نوشته های سرزمین همیشه بهار

دلٍ دیگه، هر وقت، گاه و بی وقت هوس (ح) یه چیزی رو میکنه!
الانم این دلی صاب مردهٰ بدجور تاب میخواد.
آره، تاب ت ا ب.
این که بشینم توی تاب و و هیچ‌کس از پشت هلم بده. هلٌ هلٌ هل...
بعد پاهامو تا دلم میخواد توی تاب تکون بدم. تکونو تکونو تکون...
تاب‌ش اونقدر بالا بره که پام به زمین نرسه و برم بالا و بالاتر؛ اونقدر بالا که برای بقیه از بالا دست تکون بدم و صداشون کنم!
سلاااااااااااااااااام؛ خوووووووووووووبید؟
بعد سرمو بندازم عقب و چشامو ببندم و تاب بخورم. تابو تابو تاب....
دلم میخاد که توی تاب بشینم و موهامو باز کنم که باد بینشون بپیچه و بعدش موهام پریشون شه و باد بهش بزنه و پرواز کنه...یک سشوار پریشون از طبیعت بگیرم.
بعد یک نسیم خنک،آروم آروم بیاد و دلمو، جیگرمو، روح و روانمو سرحال بیاره و بعد چشمامو باز کنم و چشم بدوزم تو چش ابرای قشنگ و برفیه آسمون.
تاب رویایی من

بدون شکٰ این لحظه یکی از لذت بخش‌ترین لحظه هایی خواهد بود که من توی عمرم تجربه خواهم کرد!
چشماتونو ببنید و از همینجا تاب سواری کنید.
تاب تاب عباسی، خدا! منو نندازی...

میدونم که نمیندازی
اما اگه افتادم، کنار خودت بیوفتم.
 بچه بودیم چه شعرایی میخوندیم اخه بچه جون مگه خدا هم کسی رو میندازه؟ زمین میزنه؟

عکس: تاب رویایی من...

  • ریحانه رهنورد

نظرات  (۵)

  • محمد خواجه‌پور
  • خیلی اهل تاب نبودم. از نخل بالا رفتن رو بیشتر دوست داشتن. برسی به شاخه‌ها و خرماهای رسیده از میان خرماهای نرسیده در آن ارتفاع بچینی.
    تاب یک جورهایی عبث بود.
    پاسخ:
    از نخل بالا رفتن به سبک شما موسوم به فصل و زمان خاصی است، زمانی که نخل میوه داده اما تاب سواری وقت و بی وقت نمی شنلسد.
    تا به حال فسیل نوردی نکرده ام اما دوستش دارم!
    نوشته ات خوبه حس و حالمو عوض کرد .
    توی نوشته هات یه آرامش خاصی موج میزنه که به خواننده انتقال میده .

    دلم هوای تاب بازی های دوران کودکیم را کرد .
    به این سن که رسیدم یه مدته بدجوری هوای تاب به سرم انداخته که توی تالار خونه راه اندازیش کنم .
    اما دیگه اون شور و حال دوران کودکی پر کشیده .
    پاسخ:
    ممنون.
    اگه نظر شما این که ارامیش بخشه به خاطر این که خودمم اینا رو مینویسم که ب ارامش برسم، پس شاید این طبیعی باشه که به شما هم ارامش برسه ساحل جان!

    چه خوب!
    تاب....
    هیشکی به اندازه ما تاب رو نمیفهمه....
    همش چارتا آهن پاره ای بیش نیستاااااا اما یک انرژی به آدم میده غیر قابل وصف..............
    پاسخ:
    دقیقن زدی تو هدف!
    انگاری که زده باشنت ب شارژ!
    اصن بهترین اختراع بشریته این تاب.
    این روزها مدام تاب می‌خورم. خودم و بچه خواهرم. هر شب. هر روز
    پاسخ:
    هر شب، هر روز، کجا تاب میخورید؟
    خوش به حال شما که هرروز و هرشب لذت میبرید!
    بزرگ ک شدیم ... تاب بچه ها برایم لذت خاصی دارد....چون از ته دل کیف می کنند .گاهی شبا  ب یاد بچگی و چون خلوته ...میریم تاب و سرسره ای ... تاب بازی می کنم ...ولی اصل شادی ب سراغم نمیآید.. فقط یک حس تاب بازی..
    زیبا نوشتید تشکر




    پاسخ:
    من چنتا دوست دارم که از بزرگ شدنشون نگرانن.
    ما دوستا سعی میکنیم که همین طور که بزرگ میشیم خصوصیت های کوچیکی و نوجوونی و علایمونو حفظ کنیم.
    آدم بزرگ میشه؛ نمیشه جلوشو گرفت
    اما کودک درون آدم هم همیشه زندس!

    ممنون :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی